زوزهی کریه گُرگینه ای شوم، از دوردستهایی نهچنداندور بهگوش میرسد و شما فقط چند دقیقه وقت دارید تا واژهی جادویی را پیدا کرده و شهر خود را از این تهدیدِ نفسگیر نجات دهید.
شهردار، واژهی جادویی را -که میتواند گُرگینه را برایهمیشه از شهرِ شما برانَد- پیدا کرده امّا همین جادو، توانِ تکلّم را از او سلب کردهاست؛ او فقط میتواند با دادنِ پاسخهای کوتاه بله، خیر، شاید و خیلی نزدیک، شما را در پیدا کردنِ واژهی جادویی یاری کند. اگر شهروندان، بدونِ افشاء شدنِ هویتِ غیبگوی شهر، واژهی جادویی را بر زبان بیاورند، گُرگینه تا اَبد از شهرِ شما رانده خواهد شد.
در WereWords، بازیکنان تلاش میکنند با پرسیدنِ سوالاتی که جوابشان بله یا نه است، کلمهای پنهانی را حدس بزنند. پیش از آنکه زمان به پایان برسد، واژهی جادویی را حدس زده و برندهی بازی شوید! البته یکی از شما، یک گرگینه است که نهتنها در کارِ شما اختلال ایجاد میکند بلکه واژهی جادویی را نیز میداند! اگر نتوانستید واژهی جادویی را پیدا کنید، شانسِ خود را برای پیدا کردنِ گرگینه امتحان کنید!
یک غیبگو در پیدا کردنِ واژهی جادویی به شما کمک خواهد کرد امّا نباید آشکارا عمل کند زیرا اگر «گرگینه» او را پیدا کند، «گرگینه» بازی را خواهد بُرد!
این بازی جذاب را شما می توانید در سایت وایت شو به صورت آنلاین بازی کنید و لذت ببرید.به این صورت یکی بازی را می سازد و گرداننده بازی می شود سپس کد بازی و رمز را به دوستان خود می دهد پس از عضو شدن بازی را شروع و بازی می کنند.
شهردار بازی در ابتدا نقش خودش را رو می کند و همه می دانند که او شهر دار است.سپس همه میخوابند و شهردار واژه ای را روی کاغذ می نویسد سپس می گوید گرگینه های بازی بیدار شوند و واژه را ببینند و بخوابند سپس غیبگوی بازی بیدار شود آن هم واژه را ببیند و همه بخوابند و مجدد بیدار شوند.حال شهردار حق سخن گفتن ندارد و فقط با تعداد معین شده باید با آره یا نه جواب بدهد.
غیبگو در شب بیدار می شود و کلمه را می داند ولی نباید طوری بازی کند که گرگ ها بفهمند چون در آن صورت گرگ ها برنده هستند.
روستاییان نا آگاه بازی هستند و باید در طول روز با پرسیدن سوالات درست از شهردار واژه را پیدا کنند.
گرگینه ها همدیگر را می شناسند و واژه را نیز می دانند و باید سعی کنند روستاییان را منحرف کنند تا نتوانند واژه را حدس بزنند.
محافظ به تیم روستاییان کمک می کند و غیبگو را می شناید و می تواند از حرف او در بازی کمک بیشتری برای حدس کلمه بگیرد.
خائن گرگینه است ولی کلمه جادویی را نمی بیند ولی می تواند به آن ها کمک کند.
چیز جز روستاییان است و در شب روی شونه سمت راستی خود می زند و اگر روستایی باشد خب کمک به روستاییان می شود ولی اگر گرگ باشد گرگ ها می فهمند که او غیبگو نیست.
کارآموز در شب بیدار می شود می فهمد که شخصیت ثانویه شهردار چیست ولی مثل غیبگو باید پنهانی بازی کند چون اگر گرگ ها او را شناسایی کنند برنده می شوند.
اگر روستاییان بتوانند به واژه دقیق اشاره کنند بازی را برده اند به شرطی که گرگینه های نتوانند غیبگو را تشخیص دهند.اگر نتوانند واژه را تشخیص دهند گرگینه ها بازی را برده اند البته اگر تمامی روستاییان بتوانند به تمامی گرگینه ها اشاره کنند روستاییان بازی را برده اند.
در زمان تقسیم نقش علاوه بر تعداد بازیکنان یک نقش اضافی نیز وسط میز قرار میگیرد.شهردار بازی شخصیت ثانویه ای نیز دارد که با دیدن مخفیانه اون رو بدست میاره.
اگر شهروند باشه خب به حالت عادی به بازی خود ادامه میده و به شهروندان کمک می کنه.اگر غیبگو باشه دیگه باید سعی کنه کلمه راحت تری رو انتخاب کنه چون غیبگو نداریم.البته نباید اینقدر راحت باشه که گرگ ها بفهمند شهردار غیبگو بوده.
اگر گرگینه باشه می تواند کلمه سختی رو انتخاب کنه که شهروندان بهش نرسند.
زمان بازی 4 دقیقه می باشد.شهردار نباید شخصیت های بازی را در شب بشناسد و چشمش بسته است.