سناریو

داستان بازی اتاق فرار سالازار (salazar) از این قراره که گودریک:مطمئنم همتون درباره این شنیدید که سالازار به واسطه نیروهای خبیثه اون سنگ جادو رو از عبادت گاه مقدس دزدیده است امروز دور هم جمع شدیم تا تصمیمی در رابطه با این موضوع بگیریم آرچی:من پیشنهاد میکنم برای باز پس گرفتن سنگ جادو با تمام اعضای مجمع به جنگ با سالازار برویم گودریک:قدرت سالازار را دست کم نگیر کلی از دوستان و خانواده های ما برای محافظت از اون سنگ کشته شدند اگر شکست بخوریم دیگر هیچ راهی برای پس گرفتن اون سنگ نداریم و سالازار با اون سنگ بر عوالم حکومت خواهند کرد آرچی: تو چه پیشنهادی میدهی ؟ گودریک:نیاکان ما سالیان پیش دروازه ای رو به محفل اهریمن در پایین ترین نقطه همین قلعه باز کردند میتوانیم به واسطه اون دروازه به محفل سالازار برویم اما یک مشکل وجود دارد آرچی: چه مشکلی ؟؟ گودریک:داستانی هست که میگوید آنسوی دروازه پر از رمز و راز هست نیاکان ما دروازه رو به واسطه قدرت های جادوگری خود بستند تا سو استفاده ای صورت نگیرد فقط افرادی باهوش و با مهارت میتوانند از برزخ عبور کنند تا به محفل برسند آرچی: پس ما گروهی رو به آنسوی دروازه میفرستیم تا اون سنگ رو برگردانند و بقیه افراد تلاش میکنند که دروازه رو برای بازگشت آنها باز نگه دارند. شما گروهی منتخب از مجمع جادوگران هستید که وظیفه دارید برای پس گرفتن سنگ جادو به محفل سالازار پا بگذارید فقط هدف شما بازپس گرفتن اون سنگ است برای پس گرفتن اون سنگ حتی از جون خود بگذرید